2- قالَ(علیه السلام) : ما مِنْ بَلاء یَنْزِلُ عَلى عَبْد مُؤْمِن فَیُلْهِمُهُ اللّهُ عَزَّ وَ جَلَّ الدُّعاءَ إِلاّ كانَ كَشْفُ ذلِكَ الْبَلاءِ وَشیكاً، وَ ما مِنْ بَلاء یَنْزِلُ عَلى عَبْد مُؤْمِن فَیُمْسِكُ عَنِ الدُّعاءِ إلاّ كانَ ذلِكَ الْبَلاءُ طَویلاً، فَإذا نَزَلَ الْبَلاءُ فَعَلَیْكُمْ بِالدُّعاءِ وَ التَّضَرُّعِ إلَى اللّهِ عَزَّ وَ جَلَّ.([2])
فرمود: نیست بلائى كه بر مؤمن وارد شود مگر آن كه به وسبله دعا سریع بر طرف مى گردد; و چنانچه دعا نكند طولانى خواهد، پس هنگامى مصیتى و بلائى وارد شد، به درگاه خداوند دعا و تضرّع كنید.
3- قالَ(علیه السلام) : لَیْسَ مِنْ دَواء إلاّ وَ هُوَ یُهَیِّجُ داءً، وَ لَیْسَ شَیْءٌ فِی الْبَدَنِ أنْفَعَ مِنْ إمْسَاكِ الْیَدِ إلاّ عَمّا یَحْتاجُ إلَیْهِ.([3])
فرمود: هیچ داروئى نیست مگر آن كه در اثر عوارض جنبى آن دردى دیگر را تهییج و تحریك مى نماید; و هیچ درمانى بهتر و سود مندتر از امساك و خوددارى نیست مگر در حال نیاز و ضرورت.
4- قالَ(علیه السلام): رَحِمَ اللهُ عَبْداً تَفَقَّهَ، عَرَفَ النّاسَ وَلایَعْرِفُونَهُ.([4])
فرمود: خداوند متعال رحمت كند بنده اى را كه در مسائل دینى تفقه و تحقیق نماید (فقیه و عالم باشد) و نسبت به مردم شناخت پیدا كند، گرچه مردم او را نشناسند و قدر و منزلت او را ندانند.
5- قالَ (علیه السلام) : إنَّ أهْلَ الاْرْضِ مَرْحُومُونَ ما یَخافُونَ، وَ أدُّوا الاْمانَهَ، وَ عَمِلُوا بِالْحَقِّ.([5])
فرمود: اهل زمین مورد رحمت - و بركت الهى - هستند، مادامى كه خوف و ترس - از گناه و معصیت داشته باشند -، اداى امانت نمایند و حقّ را دریابند و مورد عمل قرار دهند.
6- قالَ (علیه السلام) : بِئْسَ الْعَبْدُ یَكُونُ ذاوَجْهَیْنِ وَ ذالِسانَیْنِ.([6])
فرمود: بد شخصى است آن كه داراى دو چهره و دو زبان مى باشد، - كه در پیش رو چیزى گوید و پشت سر چیز دیگر -.
7- قال (علیه السلام) : مَنِ اسْتَشارَ لَمْ یَعْدِمْ عِنْدَ الصَّوابِ مادِحاً، وَ عِنْدَالْخَطإ عاذِراً.([7])
فرمود: كسى كه در امور زندگى خود ـ با اهل معرفت ـ مشورت كند، چنانچه درست و صحیح عمل كرده باشد مورد تعریف و تمجید قرار مى گیرد و اگر خطا و اشتباه كند عذرش پذیرفته است.
8- قالَ (علیه السلام) : مَنْ لَمْ یَكُنْ لَهُ مِنْ نَفْسِهِ واعِظٌ تَمَكَّنَ مِنْهُ عَدُوُّهُ ـ یعنی الشّیطان ـ.([8])
فرمود: هر كسى عقل و تدبیرش را مورد استفاده قرار ندهد، دشمنش - یعنى; شیاطین إنسى و جنّى و نیز هواهاى نفسانى - به راحتى او را مى فریبند و منحرف مى شود.
9- قالَ (علیه السلام): ما قُسِّمَ بَیْنَ الْعِبادِ أفْضَلُ مِنَ الْعَقْلِ، نَوْمُ الْعاقِلِ أفْضَلُ مِنْ سَهَرِالْجاهِلِ.([9])
فرمود: چیزى با فضیلت تر و بهتر از عقل، بین بندگان توزیع نشده است، (تا جائى كه) خواب عاقل - هوشمند - افضل و بهتر از شب زنده دارى جاهل بى خرد است.
10- قالَ (علیه السلام) : لا تَدْخُلُوا الْحَمّامَ عَلَى الرّیقِ، وَ لا تَدْخُلُوهُ حَتّى تُطْعِمُوا شَیْئاً.([10])
فرمود: بعد از صبحانه، بدون فاصله حمّام نروید; همچنین سعى شود با معده خالى داخل حمام نروید، بلكه حتّى الامكان قبل از رفتن به حمّام قدرى غذا بخورید.
11- قالَ (علیه السلام) : اِیّاكَ وَ الْمِزاحَ، فَاِنَّهُ یَذْهَبُ بِنُورِ ایمانِكَ، وَ یَسْتَخِفُّ مُرُوَّتَكَ.([11])
فرمود: بر حذر باش از شوخى و مزاح ـ بى جا ـ چون كه نور ایمان را از بین مى برد و جوانمردى و آبرو را سبك و بى اهمیّت مى گرداند.
12- قالَ (علیه السلام) : اللَّحْمُ یُنْبِتُ اللَّحْمَ، وَالسَّمَكُ یُذیبُ الْجَسَدَ.([12])
فرمود: خوردن گوشت، موجب روئیدن گوشت در بدن و فربهى آن مى گردد; ولى خوردن ماهى، گوشت بدن را آب و جسم را لاغر مى گرداند.
13- قالَ (علیه السلام) : مَنْ صَدَقَ لِسانُهُ زَكى عَمَلُهُ، وَ مَنْ حَسُنَتْ نیَّتُهُ زیدَ فى رِزْقِهِ، وَ مَنْ حَسُنَ بِرُّهُ بِإخْوانِهِ وَ أهْلِهِ مُدَّ فى عُمْرِهِ.([13])
فرمود: هر كه زبانش صادق باشد اعمالش تزكیه است، هر كه فكر و نیّتش نیك باشد در روزیش توسعه خواهد بود، هر كه به دوستان و آشنایانش نیكى و احسان كند، عمرش طولانى خواهد شد.
14- قالَ (علیه السلام) : اِذا ماتَ الْمُؤْمِنُ بَكَتْ عَلَیْهِ الْمَلائِكَهُ وَ بُقاعُ الاَْرضِ.([14])
فرمود: زمانى كه مؤمن بمیرد، ملائكه و ممتازترین قسمتهای زمین براى او گریه مى كنند.
15- قالَ (علیه السلام) : الْمُؤْمِنُ بِعَرْضِ كُلِّ خَیْر، لَوْ قُطِّعَ أنْمِلَهً أنْمِلَهً كانَ خَیْراً لَهُ، وَ لَوْ وَلّى شَرْقَها وَ غَرْبَها كانَ خَیْراً لَهُ.([15])
فرمود: مؤمن (همیشه، در همه حالات) در معرض خیر و سعادت خواهد بود، چنانچه (در سختى قرار گیرد و) بندهاى بدنش قطعه قطعه گردد برایش خیر و خوشبختى است; و اگر هم تمام شرق و غرب دنیا در اختیارش قرار گیرد، نیز برایش خیر و سعادت است.
16- قالَ(علیه السلام): مَنْ اَرادَ أنْ یَكُونَ أقْوىَ النّاسِ فَلْیَتَوَكَّلْ علَى اللّهِ.([16])
فرمود: هركس بخواهد (در هر جهتى) قوى ترینِ مردم باشد باید توكّل در همه امور، بر خداوند سبحان نماید.
17- قالَ (علیه السلام) : أداءُ الاْمانَهِ وَ الصِّدقُ یَجْلِبانِ الرِّزْقَ، وَ الْخِیانَهُ وَ الْكِذْبُ یَجْلِبانِ الْفَقْرَ وَ النِّفاقَ.([17])
فرمود: امانت دارى و راست گوئى، هر دو موجب توسعه روزى مى شوند; ولیكن خیانت در امانت و دروغ گوئى موجب فلاكت و بیچارگى و سبب تیرگى دل مى باشد.
18- قالَ (علیه السلام) : أبْلِغْ خَیْراً وَ قُلْ خَیْراً وَ لا تَكُنْ إمَّعَه.([18])
فرمود: نسبت به هم نوع خود خیر و نیكى داشته باش، و سخن خوب و مفید بگو، و خود را تابع بى تفاوت و بى مسئولیّت قرار مده.
19- قالَ (علیه السلام) : تَفَقَّهُوا فى دینَ اللهِ، فَاِنَّ الْفِقْهَ مِفْتاحُ الْبَصیرَهِ، وَ تَمامُ الْعِبادَهِ، وَ السَّبَبُ اِلَى الْمَنازِلِ الرَفیعَهِ وَ الرُّتَبِ الْجَلیلَهِ فِى الدّینِ وَ الدّنیا.([19])
فرمود: مسائل و احكام اعتقادى و عملى دین را فرا گیرید، چون كه شناخت احكام و معرفت نسبت به دستورات خداوند، كلید بینائى و بینش و اندیشه مى باشد و موجب تمامیّت كمال عبادات و اعمال مى گردد; و راه به سوى مقامات و منازل بلندمرتبه دنیا و آخرت است.
20- قالَ (علیه السلام) : فَضْلُ الْفَقیهِ عَلَى العابِدِ كَفَضْلِ الشَّمْسِ عَلَى الْكَواكِبِ، وَ مَنْ لَمْ یَتَفَقَّهْ فى دینِهِ لَمْ یَرْضَ اللّهُ لَهُ عَمَلاً.
وَ قالَ (علیه السلام) : عَظِّمِ العالِمَ لِعِلْمِهِ وَدَعْ مُنازَعَتَهُ، وَ صَغِّرِالْجاهِلَ لِجَهْلِهِ وَلاتَطْرُدْهُ وَلكِنْ قَرِّبْهُ وَ عَلِّمْهُ. ([20])
فرمود: ارزش و فضیلت فقیه بر عابد همانند فضیلت خورشید بر ستاره ها است; و كسى كه در امور دین فقیه و عارف نباشد، خداوند نسبت به اعمال او راضى نخواهد بود.
و نیز فرمود: عالم را به جهت عملش تعظیم و احترام كن و با او منازعه منما، و اعتنائى به جاهل مكن ولى طردش هم نگردان، بلكه او را جذب نما و آنچه نمى داند تعلیمش بده.
21- قالَ (علیه السلام) : دَخَلْتُ إلَیْهِ، فَقالَ: لا تَسْتَغْنی شیعَتُنا عَنْ أرْبَع: خُمْرَه یُصَلِّی عَلَیْها، وَ خاتَم یَتَخَتَّمُ بِهِ، وَ سِواك یَسْتاكُ بِهِ، وَ سُبْحَه مِنْ طینِ قَبْرِ أبی عَبْدِ اللّهِ ع فیها ثَلاثٌ وَ ثَلاثُونَ حَبَّهً، مَتى قَلَّبَهَا ذاكِراً لِلّهِ كُتِبَ لَهُ بِكُلِّ حَبَّه أرْبَعُونَ حَسَنَهً، وَ إذا قَلَّبَها ساهِیاً یَعْبَثُ بِها كُتِبَ لَهُ عِشْرُونَ حَسَنَهً.([21])
فرمود: شیعیان و دوستان ما (در هر حال و در هر كجاكه باشند) از چهار چیز نباید بى نیاز باشند:
جانمازى كه بر آن نماز بخوانند، انگشترى كه در دست نمایند، مسواكى كه دندانهاى خود را به وسیله آن مسواك كنند; و تسبیحى از تُربت امام حسین (علیه السلام) كه داراى 34 دانه باشد و به وسیله آن ذِكر گوید، كه خداوند متعال در مقابل هر دانه آن چهل حَسَنِه در نامه اعمالش ثبت مى نماید; و چنانچه آن را دست گیرد بدون آن كه ذِكرى و دعائى بخواند 20 حسنه به او داده مى شود.
22- قالَ (علیه السلام) : صَلوهُ النّوافِلِ قُرْبانٌ اِلَى اللهِ لِكُلِّ مُؤمِن.([1])
فرمود: انجام نمازهاى مستحبّى، هر مؤمنى را به خداوند متعال نزدیك مى نماید.
23- قالَ (علیه السلام) : مَثَلُ الدّنیا مَثَلُ الْحَیَّهِ، مَسُّها لَیِّنٌ وَ فى جَوْفِهَا السَّمُّ الْقاتِلِ، یَحْذَرُهَاالرِّجالُ ذَوِى الْعُقُولِ وَ یَهْوى اِلَیْهَاالصِّبْیانُ بِأیْدیهِمْ.([2])
فرمود: مَثَل دنیا همانند مار است كه پوست ظاهر آن نرم و لطیف و خوشرنگ، ولى در درون آن سمّ كشنده اى است كه مردان عاقل و هشیار از آن گریزانند و بچّه صفتان و بولهوسان به آن عشق می ورزند.
24- قالَ (علیه السلام) : مَثَلُ الدُّنیا مَثَلُ ماءِالْبَحْرِ كُلَّما شَرِبَ مِنْهُ الْعطْشانُ اِزْدادَ عَطَشاً حَتّى یَقْتُلُهُ.([3])
فرمود: مَثَل دنیا (و اموال و زیورآلات و تجمّلات آن) همانند آب دریا است كه انسانِ تشنه، هر چه از آن بیاشامد بیشتر تشنه مى شود و آنقدر میل مى كند تا هلاك شود.
25- قالَ (علیه السلام) : لَیْسَ الْقَبْلَهُ عَلَى الْفَمِ اِلاّ لِلزَّوْجَهِ وَ الْوَلَدِ الصَّغیرِ.([4])
فرمود: بوسیدن لب ها و دهان ـ براى یكدیگر در هر حالتى ـ صحیح نیست مگر براى همسر و یا فرزند كوچك.
26- قالَ (علیه السلام) : مَنْ نَظَرَ بِرَأیْهِ هَلَكَ، وَ مَنْ تَرَكَ أهْلَ بَیْتِ نَبیِّهِ ضَلَّ، وَ مَنْ تَرَكَ كِتابَ اللهِ وَ قَوْلَ نَبیِّهِ كَفَرَ.([5])
فرمود: هركس به رأى و سلیقه خود اهمیّت دهد و در مسائل دین به آن عمل كند هلاك مى شود، و هركس اهل بیت پیغمبر صلّى الله علیه وآله وسلّم را رها كند گمراه مى گردد، و هركس قرآن و سنّت رسول خدا را ترك كند كافر مى باشد.
27- قالَ (علیه السلام) : إنَّ اللهَ لَیُبْغِضُ الْعَبْدَ النَّوّامَ، إنَّ اللهَ لَیُبْغِضُ الْعَبْدَ الْفارِغَ.([6])
فرمود: همانا خداوند دشمن دارد آن بنده اى را كه زیاد بخوابد، و دشمن دارد آن بنده اى را كه بیكار باشد.
28- قالَ (علیه السلام) : التَّواضُعُ: أنْ تُعْطِیَ النّاسَ ما تُحِبُّ أنْ تُعْطاهُ.([7])
فرمود: تواضع و فروتنى آن است كه آن چه دوست دارى، دیگران درباره تو انجام دهند، تو هم همان را درباره دیگران انجام دهى.
29- قالَ (علیه السلام) : یُسْتَحَبُّ غَرامَهُ الْغُلامِ فى صِغَرِهِ لِیَكُونَ حَلیماً فى كِبَرِهِ وَ یَنْبَغى لِلرَّجُلِ أنْ یُوَسِّعَ عَلى عَیالِهِ لِئَلاّ یَتَمَنَّوْا مَوْتَهَ.([8])
فرمود: بهتر است پسر را در دوران كودكى به كارهاى مختلف و سخت، وادار نمائى تا در بزرگى حلیم و بردبار باشد; و بهتر است مرد نسبت به اهل منزل خود دست و دل باز باشد و در حدّ توان رفع نیاز كند تا آرزوى مرگش را ننمایند.
30- قالَ (علیه السلام) : لَیْسَ مِنّا مَنْ لَمْ یُحاسِبْ نَفْسَهُ فى كُلِّ یَوْم، فَإِنْ عَمِلَ حَسَناً إسْتَزادَ اللهَ، وَ إنْ عَمِلَ سَیِّئاً إسْتَغْفَرَاللهَ وَ تابَ اِلَیْهِ.([9])
فرمود: از شیعیان و دوستان ما نیست، كسى كه هر روز محاسبه نَفْس و بررسى اعمال خود را نداشته باشد، كه اگر چنانچه اعمال و نیّاتش خوب بوده، سعى كند بر آن ها بیفزاید و اگر زشت و ناپسند بوده است، از خداوند طلب مغفرت و آمرزش كند و جبران نماید.
31- قالَ (علیه السلام) : ما مِنْ بَلاء یَنْزِلُ عَلى عَبْد مُؤْمِن، فَیُلْهِمُهُ اللّهُ عَزَّ وَ جَلَّ الدُّعاءَ، إلاّ كانَ كَشْفُ ذلِكَ الْبَلاءِ وَشیكاً، وَ ما مِنْ بَلاء یَنْزِلُ عَلى عَبْد مُؤْمِن فَیُمْسِكُ عَنِ الدُّعاءِ إلاّ كانَ ذلِكَ الْبَلاءُ طَویلاً، فَإذا نَزَلَ الْبَلاءُ فَعَلَیْكُمْ بِالدُّعاءِ، وَ التَّضَرُّعِ إلَى اللّهِ عَزَّ وَ جَلَّ.([10])
فرمود: بلائ و گرفتارى بر مؤمنى وارد نمى شود مگر آن كه خداوند جلّ و على بر او الهام مى فرستد كه به درگاه بارى تعالى دعا نماید; و آن بلا سریع بر طرف خواهد شد.
و چنانچه از دعا خود دارى نماید، آن بلا و گرفتارى طولانى گردد.
پس هر گاه فتنه و بلائى بر شما وارد شود، به درگاه خداوند مهربان دعا و زارى نمائید.
32- قالَ (علیه السلام) : ما فِى الْمیزانِ شَیْیءٌ أثْقَلُ مِنَ الصَّلاهِ عَلى مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمّد.([11])
فرمود: در میزان الهى نیست عمل و چیزى، سنگین تر از ذكر صلوات بر محمّد و اهل بیتش (صلوات الله علیهم اجمعین).
33- قالَ (علیه السلام) : قَلیلُ الْعَمَلِ مِنَ الْعاقِلِ مَقْبُونٌ مُضاعَفٌ وَ كَثیرُالْعَمَلِ مِنْ أهْلِ الْهَوى وَالْجَهْلِ مَرْدُودٌ.([12])
فرمود: اعمال شخص عاقل مقبول است و چند برابر أجر خواهد داشت گرچه قلیل باشد، ولى شخص نادان و هوسران گرچه زیادكار و خدمت و عبادت كند پذیرفته نخواهد بود.
34- قالَ (علیه السلام) : وَشَعْرُ الْجَسَدِ إذا طالَ قَطَعَ ماءَ الصُّلْبِ، وَأرْخىَ الْمَفاصِلَ، وَ وَرِثَ الضَّعْفَ وَالسِلَّ، وَ إنَّ النُّورَهَ تَزیدُ فِى ماءِالصُّلْبِ، وَ تُقَّوِى الْبَدَنَ، وَتَزیدُ فى شَخْمِ الْكُلْیَتَیْنِ، وَ تَسْمِنُ الْبَدَنَ.([13])
فرمود: موهاى بدن ـ زیر بغل و اطراف عورت ـ چنانچه بلند شود سبب قطع و كمبود آب كمر، سستى مفاصل استخوان و ضعف سینه و گلو خواهد شد، استعمال نوره سبب تقویت تمامى آن ها مى باشد.
35- قالَ (علیه السلام) : ثَلاثَهٌ یَجْلُونَ الْبَصَرَ: النَّظَرُ إلَى الخُضْرَهِ، وَ النَّظَرُ إلَى الْماءِالْجارى، وَ النَّظَرُ إلَى الْوَجْهِ الْحَسَنِ.([14])
فرمود: سه چیز بر نورانیّت چشم مى افزاید: نگاه بر سبزه، نگاه بر آب جارى و نگاه به صورت زیبا.
36- قالَ (علیه السلام) : إنَّ الاْرْضَ لا تَخُلُو مِنْ حُجَّه، وَ أنَا وَ اللهِ ذلِكَ الْحُجَّهُ.([15])
فرمود: همانا زمین در هیچ موقعیّتى خالى از حجّت خدا نیست و به خدا سوگند كه من خلیفه و حجّت خداوند هستم.
37- قالَ (علیه السلام) : ألْمُؤْمِنُ مِثْلُ كَفَّتَىِ الْمیزانِ كُلَّما زیدَ فى ایمانِهِ زیدَ فى بَلائِهِ.([16])
فرمود: مؤمن همانند دو كفّه ترازو است، كه هر چه ایمانش افزوده شود بلاها و آزمایشاتش بیشتر مى گردد.
38- قالَ (علیه السلام) : إنَّما أمِرْتُمْ أنْ تَسْئَلُوا، وَ لَیْسَ عَلَیْنَا الْجَوابُ، إنَّما ذلِكَ إلَیْنا.([17])
فرمود: شماها مأمور شده اید كه ـ از ما اهل بیت رسول الله ـ سؤال كنید، ولیكن جواب و پاسخ آن ها بر ما واجب نیست بلكه اگر مصلحت بود پاسخ مى دهیم وگرنه ساكت مى باشیم.
39- قالَ (علیه السلام) : ما ذِئْبانِ ضارِبانِ فى غَنَم قَدْ غابَ عَنْهُ رُعاؤُها، بِأضَرَّ فى دینِ مُسْلِم مِنْ حُبِّ الرِّیاسَهِ.([18])
فرمود: خطر و ضرر علاقه به ریاست براى مسلمان بیش از دو گرگ درّنده اى است، به گله گوسفندى كه چوپان ندارند حمله كنند.
40- قالَ (علیه السلام) : الإیمانُ فَوْقَ الاْسْلامِ بِدَرَجَه، وَالتَّقْوى فَوْقَ الإیمانِ بِدَرَجَه، وَ الْیَقینُ فَوْقَ التَّقْوى بِدَرَجَه، وَ ما قُسِّمَ فِى النّاسِ شَیْیءٌ أقَلُّ مِنَ الْیَقینِ.([19] )
فرمود: ایمان، یك درجه از اسلام بالاتر است; تقوى نیز، یك درجه از ایمان بالاتر; یقین، یك درجه از تقوى بالاتر و برتر مى باشد و درجه اى كمتر از مرحله یقین در بین مردم ثمره بخش نخواهد بود.
نظرات شما عزیزان:
موضوعات مرتبط: 40 حدیث از پیامبران امام کاظم (ع) ، ،
برچسبها: